۱۳۸۹ فروردین ۲۹, یکشنبه

روی جادهٔ نم‌ناک



سروده‌ای زیبا از اخوان ثالث، یا به قول خودش، مرثیه‌ای، برای صادق هدایت. روی جادهٔ نم‌ناک، نام ِ داستانی از صادق بود که چاپ نشد، و در بین ِ آثاری که صادق، در روزهای پایانی ِ زندگانی‌اش سوزانید، سوخته‌شد. توضیح اینکه اخوان این شعر را پس از درگذشت ِ صادق سروده.


اگرچه حالیا دیری ست کان بی‌کاروان کولی
 
ازین دشت غبار-آلود کوچیده ست
 
و طرف دامن از این خاک دامن‌گیر برچیده ست
 
هنوز از خویش پرسم گاه
آه
 
چه می‌دیده ست آن غم‌ناک روی جادهٔ نمناک؟


زنی گم کرده بویی آشنا و آزار دلخواهی؟
 
سگی ناگاه دیگر بار
 
وزیده بر تنش گمگشته عهدی مهربان با او
چنانچون پار یا پیرار ؟
 
سیه روزی خزیده در حصاری سرخ؟
اسیری از عبث بیزار و سیر از عمر
به تلخی باخته دار و ندار زندگی را در قماری سرخ؟
 
و شاید هم درختی ریخته هر روز همچون سایه در زیرش
هزاران قطره خون بر خاک روی جادهٔ نمناک؟


چه نجوا داشته با خویش؟
 
پیامی دیگر از تاریکخون دلمردهٔ سودازده، کافکا؟
-(درفش قهر،
نمای انتقام ذلت عرق یهودی از نظام دهر،
لجن در لج، لج‌ اندر خون و خون در زهر.)-
همه خشم و همه نفرین ، همه درد و همه دشنام؟
درود دیگری بر هوش جاوید قرون و حیرت عصبانی اعصار
ابر رند همه آفاق ، مست راستین خیام؟
تفوی دیگری بر عهد و هنجار عرب ، یا باز
 
تفی دیگر به ریش عرش و بر آیین این ایام ؟
 
چه نقشی می‌زده ست آن خوب
 
به مهر و مردمی یا خشم یا نفرت؟
 
به شوق و شور یا حسرت؟
دگر بر خاک یا افلاک روی جاده ی نمناک؟
دگر ره مانده تنها با غمش در پیش آیینه
 
مگر، آن نازنین عیاروش لوطی؟
 
شکایت می کند ز آن عشق نافرجام دیرینه
وز او پنهان به خاطر می‌سپارد گفته اش طوطی؟
کدامین شهسوار باستان می‌تاخته چالاک
فکنده صید بر فتراک روی جادهٔ نمناک؟


هزاران سایه جنبد باغ را، چون باد برخیزد
گهی چونان گهی چونین
که می داند چه می دیده ست آن غمگین؟
 
دگر دیری ست کز این منزل ناپاک کوچیده ست
 
و طرف دامن از این خاک برچیده ست
ولی من نیک می‌دانم
چو نقش روز روشن بر جبین غیب می‌خوانم
 
که او هر نقش می‌بسته ست،‌ یا هر جلوه می‌دیده ست
 
نمی‌دیده ست چون خود پاک روی جادهٔ نمناک

3 دیدگاه:

هرمان گفت...

عالی بود آزاد سرو جانم
به ما گفتی صبوری کن صبوری کن صبوری
صبوری ترفه خاکی بر سرم کرد
ما باید به انتظار روزی که خودمون ظلم حاکمان رو نابود کنیم بنشینم
و در آن روز دست در دست هم آزادگی خودمون و آزادی ایرانمون رو فریاد بزنیم
من عاشق صادق هدایتمx:
از وبلاگ ما دیدن کن

Unknown گفت...

من هم هدایت رو بی اندازه دوست دارم، اکثر داستان‌هاش رو هم خوندم تا الان.

هرمان گفت...

درود
پس چرا گفتی شعرهای سهراب شبیه شعر نیست؟!
راستی قضیه شاملو وموج سپید چیه ؟
خبر جدید علت سختگیریهای شدید دانشگاه اصفهان عوض شدن رییس دانشگاست که فردی بس متعصب و .... می باشد
دانشجویان عزیز
می تونن برن بهشت زهرا و قبرهای خودشان را بکنند!!!