مدتی است که علمای اسلام!!! فتوا میدهند که چهارشنبه سوری خلاف شرع و عقل است و برگزاری آن جزوی از خرافههای ایرانی ست.
من در این مورد کمی فکر کردم و دیدم که در چنین مرحلهٔ حساسی، جایز نیست که سکوت کرد!
این چنین است که از روی آتش ِ گرما بخش پریدن و شادی کردن، خرافه و غیرعقلانی است، اما طلب شفا کردن از مردگانی که هزارسال در گور خوابیدهاند خرافات نیست. تلانبار ِ سنگی را خانهٔ خدا قرار دادن و لخت و عور به دورش چرخیدن خرافات نیست. سنگپرانی به جمرات خرافات نیست. سعی صفا و مروه کردن، کاری عقلانی ست، و خرافات نیست. صبح تا شب رو به خانهای از سنگ خم و راستشدن، به هیچ وجه خرافات نیست. اینکه هر سال بخاطر کشتهشدن ِ چند نفر، دار و دسته راه بیندازی و زنجیرزنی و سینهزنی بکنی، بلکه قطرهٔ اشکی بریزی تا آن تشنه لب در قیامت شفاعتت را بکند، خرافات نیست. اینکه به کتابی به اسم قرآن نباید دست زد، مگر با وضو، کاملن مطابق عقل است.
آن که از روی آتش میپرد، از آتش چیزی نمیخواهد، بجز اینکه محفل ِ شادیشان را گرم کند. اما او که اعمال ِ بالا را در مقابل آن همه سنگ و خاک و کوه و ... انجام میدهد، چیزهایی بس شگرف میخواهد. چنانکه توقع دارد: بیماریاش شفا پیدا کند، در معمالهای که میکند سود کند، محمولهٔ قاچاقش سالم از پلیسراه بگذرد و ...
شاید اگر سهشنبه شب ِ آخر سال را دور حرم ِ یکی از اعراب ِ مرده جمع میشدیم و گریه و زاری میکردیم، چنان که آب چشم و بینی و دهان هرسه یکی میشد، بسیار پسندیدهتر از این بود که از روی آتش میپریدیم و خوشحال میبودیم!
2 دیدگاه:
دمت گرم آزادسرو جان. راست میگی والا. خوشم اومد.
آذر مزدا اهورا به آن کس که ((دروغ)) نگوید راه راست نماید
ارسال یک نظر