و من امروز درختی هستم، که شاخسارانام را بادها شکستهاند. لیک اکنون چنان استوار-ام که با هیچ توفانی، به این سو و آن سو تکان نمیخورم.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
دربارهٔ وبلاگ
مدتها ست که فکر میکنم: «اینجا دیگر کجا ست؟» و هر بار نمیفهمم که اینجا حقیقتن کجاست! اما خوب میدانم که اینجا را «من» میچرخانم. پس احتمالن اینجا بایستی که قسمتی از درونیاتِ من باشد.
آری، اینجا قسمتی از من است! پس آرام راه بروید و آشغال نریزید. لطفن!
آری، اینجا قسمتی از من است! پس آرام راه بروید و آشغال نریزید. لطفن!
مرغِ سحر. آواز: همایون شجریان؛ شعر:ملکالشعرا
پست های پرطرفدار
-
حکم اعدام محمد امین ولیان دانشجوی دانشگاه دامغان به جرم پرتاب سنگ در تظاهرات روز عاشورا فارغ از درستی یا نادرستی این اتهام و یا این عمل...
-
این مطلب را برای آن دسته از انسانهایی مینویسم که همچنان با شنیدن ِ نام ِ آزادی، بی-بند-و-باری را متصور میشوند. آزادی چیست؟ آزادی آن...
0 دیدگاه:
ارسال یک نظر