۱۳۸۸ اسفند ۲۵, سه‌شنبه

دکتر محمد برقعی در مورد حکم اعدام ولیان

 

حکم اعدام محمد امین ولیان دانشجوی دانشگاه دامغان به جرم پرتاب سنگ در تظاهرات روز عاشورا فارغ از درستی یا نادرستی این اتهام و یا این عمل دو سوال اساسی را مطرح میکند



• درجه خشونت جمهوری اسلامی ایران


• درجه خشونت دین اسلام




در رابطه با سوال اول : یک مقایسه روشنگر خواهد بود. دولت اسراییل در جهان به عنوان یکی از خشن ترین و بیرحم ترین حکومت ها شناخته شده است .

سرکوب و کشتار آن دولت ازمردم غزه از سوی تمام مجامع بین المللی و دول جهان حتی دوست و حامی آن آمریکا محکوم شده است .
در این محکومیت ها صحبت از حقانیت مبارزات و موشک پراکنی های حماس نشده بلکه گفته شده که تنبیه آن دولت با نوع حمله فلسطینی ها همخوانی نداشته است و اسراییل به قول معروف به بهانه دستمالی قیصریه را به آتش کشیده است. اما همین دولت بیرحم اسراییل تا بحال برای هیچ فلسطینی بجرم پرتاب سنگ که از نظر قوه قضایی آنان کاملا محکوم است حکم اعدام صادر نکرده است .

از این روی این بر عهده مدافعان نظام جمهوری اسلامی ایران است که نشان دهند دستگاه قضایی کشور دیگری در جهان حکمی به این خشونت داده است تا معلوم شود که این دولت حد اقل خشن ترین و بیرحم ترین حکومت جهان نیست




در رابطه با سوال دوم: از آنجا که این حکم از سوی یک حکومت اسلامی و زیر عنوان یک حکم شرعی صادر شده است و حتی تارنماهای دولتی سعی کرده اند آن را مورد تایید مراجع نشان دهند لذا خواه و نا خواه مسیله هویت اسلام مطرح میشود.

زیرا سوال آنست که چگونه مراجع بزرگ شیعه بجز آیت الله العظمی صانعی در این مورد سکوت کرده اند و حتی آیت الله مکارم شیرازی به عنوان یک مرجع مورد توجه در اطلاعیه خود به این بسنده کرده اند که ایشان چنین فتوایی نداده اند ولی نگفته اند که این حکم اسلامی نیست.
بنابراین تمام کسانی که در جهان مدعی هستند که اسلام دینی است خشن از کسانی که اسلام را دین رحمت میدانند می پرسند اگر ما نادرست میگوییم برای این سکوت مراجع چه توجیهی وجود دارد. آیا:



الف.مراجع جان یک انسان را مهم نمیدانند که در آن صورت این آیاتی را که به نشان رحمانیت اسلام میخوانید معنی ندارد




آیاتی چون "من قتل نفسا فقد قتل جمیعا" هر کس یک نفر را کشت همه را کشته است




ب- جان یک جوان ارزش آنرا ندارد که مراجع رابطه خود را با حکومت تیره کنند که اگر چنین باشد نه تنها هویت مراجع نشان داده می شود بلکه هویت دینی که بالاترین مقامات دینیش چنین می اندیشند هم معلوم می شود




ج- ممکن

است گفته شود که مراجع در برابر حکومت در خود قدرتی نمی بینند و برآن هستند که دولت به حرف آنها گوش نمیدهد. اما اگر این دلیل درست است پس چرا همین مراجع در مورد اجازه رفتن زنان به استادیوم برای تماشای فوتبال و یا در مورد معرفی چند وزیر در کابینه آقای احمدی نزاد چنان فریاد وا اسلامشان بلند شد که در هردو مورد دولت برخلاف همه منافع سیاسیش بالاخره مجبور به عقب نشینی شد



مراجع عظام و همه آنان که غم اسلام را دارند باید بدانند اگر چون کبک سرخود را زیر برف کنند و از پاسخ به این مسایل طفره بروند این سوالات در جامعه به قوت مطرح است و ارکان اعتقادی مردم را می لرزاند.


3 دیدگاه:

کیا گفت...

ایول. دست می‌زنیم برایت آزادسرو جان [اسمایل دست زدن]

Unknown گفت...

این یکی رو دیگه من ننوشتم. این نوشتهٔ دکتر برقعی‌ـه. اون بالا هم نوشتم.

فقط کپی و پیست کردم. D:

کیا گفت...

می‌دونم. ولی شما گذاشتیش اینجا ;)